بخش های اصلی
جامعه مطالبهگر جامعهای است که در آن تکتک افراد نسبت به حقوق خود حساساند و برای آن ارزش قایل هستند. براساس همین اخلاق نیز مطالبهگری در جوامعی که در آن میان فرد و جامعه ارتباط درستی تعبیه شده باشد، بیش از سایر جوامع است. اما مطالبهگری خود دارای وجوه گستردهای است. بر این اساس میتوان جوامع را با توجه به نوع مطالبات و سطحی که خواهان آن هستند نیز به بخشهای گوناگونی تقسیم کرد. به همین دلیل نیز مطالبات یک فرد روستایی با فردی شهرنشین، فرد تحصیلکرده با فرد بیسواد و... با یکدیگر متفاوت است.
از این حیث نیز همواره دولتها در این راستا مسئولیتهای گستردهای بر دوش داشته و دارند تا مطالبات مردم و در بخشهای گوناگون را مورد بررسی قرار داده و از طرق درست و قابل تحقق به این مطالبات رسیدگی کنند. اما آنچه خصلت مطالبهگری را به خصلتی اصیل و درست بدل میکند، تداوم آن در گذر زمان است. برای مثال در کشور ما و تنها در مقاطعی خاص مانند انتخابات مطالبهگری در تمام سطوح و توسط تمامی افراد افزایش مییابد. این امر اما پس از
پایان یافتن آن دوره به فراموشی سپرده و درنهایت نیز به بایگانی سپرده میشود و در حقیقت هیچگونه جدیتی برای پیگیری این مطالبات وجود ندارد. از سوی دیگر ما در بسیاری از موارد تنها درگیر مطالبات مادی، زیستی و معیشتی شدهایم و از مطالبات معنوی که هر جامعهای باید برای دستیابی به آنها تلاش کند، به دور ماندهایم و البته این امر را میتوان به دلیل ضعف ساختارهای مدنی و عدم وجود تشکلهای قوی و قدرتمند مردمی دانست. از سوی دیگر وجود این تشکلها عاملی است تا مطالبات مردمی روی هم انباشته نشود و در گذر زمان بتوان مطالبات را به صورت دورهای و مداوم پیگیری کرد. از اینرو جامعه ایران که هم خواستار رشد و هم توسعه است باید برای دستیابی به این دو تلاش مستمری داشته باشد که بدونشک یکی از اصلیترین راههای دستیابی نیز وجود حس مطالبهگری در مردم است.
چنانچه این امر در بسیاری از کشورهای دنیا تجربه شده و بسیاری از آنها به دلیل وجود حس مسئولیتپذیری و تعهد و مطالبهگری که در جامعهشان وجود دارد، به جوامعی موفق و توانا بدل شدهاند و به همین دلیل ما نیز باید در این راستا گام برداریم و البته پیگیری مداوم خواستهها و مطالباتمان را نیز به دست فراموشی نسپاریم چرا که تنها در این صورت است که میتوانیم به موفقیت در تمامی زمینهها دست یابیم.