اصل ٢٥ - بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی ، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون .
نفی استبداد، نفی استعمار، نفی عقب ماندگی و نفی بی عدالتی خواستهای بیش از یکصدساله است که در جامعهی ما بوجود آمد و در انقلاب اسلامی تبلور پیدا کرد. مردم از زمان مشروطه، استبداد نمیخواستند بلکه آزادی و حق حاکمیت بر سرنوشت خود را میخواستند؛ وابستگی نمیخواستند بلکه استقلال و روی پای خود ایستادن میخواستند. عقب افتادگی نمیخواستند و توسعه و پیشرفت میخواستند یعنی جامعه توسعه میخواست، آزادی و حاکمیت بر سرنوشت میخواست، استقلال با عدم وابستگی به بیگانه میخواست و اینها نخستین مطالبات مردم بود که
بههرحال اعتراض نشانه مطالبه است و به این معناست که مردم به آنچه میخواستند نرسیدهاند. اینکه عمق این مطالبات چه مقدار است و دامنه اجتماعی این خواستهها چقدر گستردگی دارد بحثهایی است که نیاز به مطالعات مشخص دارد تا بتوان روی آن یک قضاوت صحیح کرد. اما معتقدم بخشی از اینکه چرا ما بهرغم این مبارزات طولانی نتوانستیم به خواستههایمان برسیم و یا آن اندازه که باید به مطالبهها و خواستههایمان دست پیدا نکردیم را باید بهحساب ناپیگیری گذاشت.
بعد از شنیدن اخبار مختلف درباره بازداشت فعالان محیط زیست پیگیریهای مختلفی داشتم. تلاش کردم با مسئولان سازمان محیط زیست ارتباط بگیرم و با مدیر کل امور مجلس این سازمان در اینباره صحبت کردم. در تلاشم تا با معاون پارلمانی سازمان محیط زیست نیز در این باره صحبت کنم.
به خانواده این استاد دانشگاه امام صادق اعلام کردهاند که او خودکشی کردهاست. نقل دیگر هم این است که این جامعهشناس به دلیل ایست قلبی جان خود را از دست داده است. زندانی با هر جرمی که زندانی شده باشد از حقوقی برخوردار است و مسئولان زندان و قضایی باید پاسخگوی جان انسانها باشند به ویژه یک فرد فرهیخته که استاد دانشگاه بوده آنهم یک دانشگاه مورد اعتماد کامل نظام.
وی در پاسخ به این سوال که آیا فرد بازداشتی که فعال محیط زیست بوده در زندان خودکشی کرده است و آیا ارتباطی با پرونده دستگیری جاسوسان دارد یا خیر؟ مدعی شد: این فرد یکی از همان متهمان بوده است و با توجه به اینکه میدانسته است اعترافات زیادی هم علیه وی شده و هم خود اعترافاتی داشته متاسفانه در زندان دست به خودکشی زده است.
امروز حاکمیت ایران آلوده است به اختلاسهای بزرگ، غارت، زندان و حصر و قتل انسانهای بیگناه. امروز فقر و بیعدالتی گریبان مردم مظلوم ایران را گرفته است. قصه کاخهای سر به آسمان ساییده و کوخها و کپرهای ترکبرداشته، قصه فربهان و لپسرخان فخرفروش بر تهیدستان ویرانهنشین قصههای تکراری این مرز و بومند. هنوز سرمست از باده دیروزید و غافل از فردا. فردایی که همه زورگویان و خودکامگان تاریخ تجربه کردهاند.
با توجه به این واقعیات، اخبار و شایعات منتشرشده درباره دلایل دستگیری و مرگ ایشان در باور نمی گنجد و ابهامات و سوالات زیادی را پدید آورده است. انجمن های علمی براساس مسئولیت علمی و صنفی، خود را حافظ هویت و منزلت اعضای اجتماع علمی می دانند. ازاین رو، انتظار دارند مسئولان امر درباره این رویداد تلخ و جبران ناپذیر پاسخگوی نگرانی های افکار عمومی، به ویژه اجتماع علمی کشور، باشند.
تقریبا از ابتدای جمهوری اسلامی همه مقامات رده بالا، روسای جمهور، روسای مجلس، قائم مقام رهبری، نخست وزیر بعد از اینکه از مناصب خود کنار رفته اند عموما یا به حبس یا به حصر کشیده شده اند... با انجام این آسیبشناسیها ان شاالله برای همیشه این بیماری ریشه کن شود، این واقعا یک بیماری در جمهوری اسلامی است.
اگر قرار باشد امری در جامعه تحقق پیدا کند فقط با شعار، سخنرانی و وعده دادن کار به نتیجه نمی رسد؛ نیازمند نهادینه شدن این موضوع در اسناد برنامه ریزی و جایگاه های تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام و به تبع آن نیازمند بودجه است. نمی شود زنان را فقط برای پای صندوق های رأی بخواهیم. زنان ما آنقدر نجیب هستند که همان موقع هم می آیند؛ چون بحث آنها مصلحت مردم است و مصلحت مردم برای آنها مهم است و مصلحت شخصی، گروهی و حتی مصلحت زنان در اولویت بعدی آنها قرار می گیرد.