- صفحه اصلی
- درباره ما
- آرشیو
- سایت قدیم
- جبهه مشارکت ایران اسلامی
- تماس
بخش های اصلی
می گوید: عزیزم می خواهم سفارش کنم اگر تا دوشنبه سه شنبه نیامدم دست فاطمه را بگیری و بروی سفر مبادا بگذاری برای روزهای آخر که گرفتار ترافیک و مشکلات جاده ای بشوید. بگذار من این جا خیالم راحت باشد. برای برگشت هم عجله نکنید بگذارید جاده خلوت شود. شنبه نشد روزهای دیگر دیر نمی شود.
می گویم: دیر می شود دیر می شود. چگونه تاب بیاورم این همه روز را. یک هفته هم غیرقابل تحمل است چه رسد به دو هفته و بیشتر آن هم در نوروز. برایم از حافظ می خواند:
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
وانکه گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
هم تواند کرمش دادِ من مسکین داد
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
بعد از این دست من و دامن سرو ولب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
می گویم من منتظرت می مانم می آیی و با هم می رویم به هر سوی که قسمت باشد. می گویم ماده ۱۳۴ در مورد همه اعمال شده الا تو عزیز. می گوید مگر من دوست ندارم کنار شما باشم ولی خوب اختیار دست ما نیست. مرخصی دادند چه بهتر اگر هم ندادند برای خودم برنامه دارم در همین حبس انفرادی توهم قول بده که زود بروید و خوش باشید تا برایتان آرامش خیال داشته باشم.
آه امان از نوروز زندان و زندان نوروز! آنان که چشیدند و کشیدند، می فهمند و می دانند…
می گوید خوب بگذریم. و اما یادت باشد از طرف من از آقایان صافی گلپایگانی و محفوظی تشکر کنی بابت دیدار با سید حسن خمینی و حرمت نگه داری بیت امام. حفظ این حرمت به نفع همه است اما افسوس که کوته نظران بر سر شاخ نشسته بن می برند!
طبق معمول چند مقاله و یادداشت و مصاحبه از مطبوعات معرفی می کند:
«گفتگو با صحرا کریمی» فریبا پژوه. شرق ۱۵ اسفند
«که جواب تلخ گویی تو به این شکردهانی» محمد مهدی پورمحمدی. شهروند. ۱۵ اسفند
«چرا به شهروندان تهران توهین می کنید؟» بهزاد فراهانی. آرمان. ۱۵ اسفند
«تجربه غربی الگوی ایرانی» عباس عبدی. شهروند. ۱۷ اسفند
«ریشه های استبداد سیاسی از نگاه علامه نائینی» سید جواد ورعی. جمهوری اسلامی. ۱۷ اسفند
«ایران بر این پاشنه می چرخد» اصغر زارع کهنمویی. وقایع اتفاقیه. ۲۰ اسفند
«چیستی و چرایی هفتم اسفند- چه باید کرد؟» محمد کاظم انبارلویی. رسالت ۱۹ اسفند. تحلیلی اصولگرایانه از شکست جناح خودشان که نکات قابل تأملی برای دو طرف دارد.
همسرجان در ادامه می گوید: برخی دیگر از اصولگرایان نیز تحلیل های خوبی در مورد انتخابات هفتم اسفند داشتند و نکات خوبی بیان کردند اما از این که کسی چون انبارلویی، که تاکنون مواضع صلب و یک جانبه و در بسیاری مواقع غیرمنطقی اتخاذ کرده است، چنین معقول تحلیل کرده خیلی خوشحال شدم و امیدوارم این طلیعه ای باشد برای آن که رسالت از هتاکی و سطحی نگری فاصله بگیرد و به تحلیل های عمیق تر و همه جانبه تر بپردازد.
یار روزه دار ما در ادامه قدردانی ها سخن از بانو زرآبادی نماینده منتخب قزوین دارد و از پاسخ متین او به اظهارات کذایی قاضی پور تعریف می کند که در روزنامه آرمان ۱۵ اسفند خوانده است. و می گوید آن چه من از نظرات و دیدگاه های زنان منتخب خواندم همه نشان از آگاهی و درایت آنان و مواضع منطقی و درستشان داشت و امیدوارم با وجود این عزیزان و دیگر زنانی که انشاء الله در دور دوم انتخابات به آنان خواهند پیوست، مجلس آینده در سایه کار جمعی آنان و با تشکیل فراکسیونی قوی بتواند گام های بزرگی برای بهبود وضعیت زنان و رفع نابرابری بردارد.
یک اظهار نگرانی هم دارد همسرجان: ظاهرا بعضی بدشان نمی آید که آمریکایی ها را تحریک کنند که این در شرایط موجود منطقه خطرناک است. هرچند دولت و مجلس و نیروهای مسلح در زمینه تقویت بنیه نظامی کشور برای حفظ تمامیت ارضی نباید ذره ای کوتاهی کنند اما این مسئله نباید همراه با تحریک قدرت های بزرگ باشد و دقت لازم باید بشود.
همسرجان در حیاط زندان فائزه هاشمی را دیده و یکه خورده می گوید: بهت زده پرسیدم خانم شما داخل زندان چه می کنید؟ و ایشان گفته که با زندانی شان، آقامهدی، ملاقات حضوری داشته اند. واقعا دیدن یک آشنا در زندان آن هم برای یک زندانی که باید از آفتاب و مهتاب دور باشد و هیچ کس را نبیند و هیچ کس هم او را نبیند غنیمت است. دیدن آقای خشایار دیهیمی هم در دو سه سال پیش نزدیک بهداری زندان، وقتی که کتاب برای بند زنان و دیگر بندهای زندان هدیه برده بود، کلی حس خوب به یار دربندمان داده بود و البته برای دوست عزیزش استاد دیهیمی هم طبق گفته خودشان این دیدار ناگهانی شیرین به رویا می مانده است.
امروز سالن ملاقات بسیار شلوغ است. همه آمده اند تا آخرین ملاقات را با عزیزانشان در سال ۹۴ داشته باشند. من ته دلم امید دارم امروز نه تنها آخرین ملاقات سال ۹۴ بلکه آخرین ملاقات با همسرجانم در زندان را داشته باشم. امید دارم با اعمال قانون و نقطه پایان گذاشتن بر همه بی قانونی ها عزیزدلمان و همه عزیزان در بند و حبس و حصر شب عید برای همیشه نزد ما بازگردند و دل پدر و مادر و فرزندان و همه خانواده و دوستان شاد شود. تا عید به واقع به ما روی کند با نغمه پرندگان بهاری.
این را هم بگویم که موقع رسیدگی به گل های روی تراس خانه مان دیده بودم که کبوتری در جایی نه چندان مناسب لانه ای ساخته و امروز دیدم که دو جوجه کوچک از تخم ها بیرون آمده اند و دارند با گرمای بدن مادر جان می گیرند. من خیلی مراقبت کردم که باغبانی من آشیانه کوچک این پرنده را آسیب نرساند. تولد این دو مخلوق را در آستانه بهار به فال نیک می گیرم و برای همه آشیانه های هم وطنانم در سراسر کشور گرما و امید آرزو می کنم.