اصل ٢٥ - بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی ، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس ، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون .
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.

وکلای مردم به داد مردم برسید

1396/10/15
فخرالسادات محتشمی پور

ما خانواده های زندانیان سیاسی می دانستیم امپراتوری رسانه ای اقتدارگراها که فعالیت شان را از مدت ها قبل از انتخابات ۸۸ شروع کرده بودند و روز انتخابات خبر دروغ بازداشت تاجزاده و امین زاده و رمضانزاده در خانه تیمی با اسلحه گرم و سرد را منتشر کردند، ماموریت اصلی اش تازه شروع شده. بنابراین دو راه پیش رو داشتیم؛ بنشینیم و در سکوت منفعلانه نظاره گر ظلم مکررشان باشیم و برخیزیم و تا نفس داریم روشنگری کنیم برای مردمی که هنوز به رسانه میلی و دروغ نیوزهایی که مثل قارچ سبز می شدند، اعتماد دارند و ممکن است دروغ ها و وارونه‌گویی ها را باور کنند.
همان هفته اول رفتیم قم سراغ مراجع برای اطلاع رسانی که انواع مانع و مزاحمت را ایجاد کردند که صدایمان به آنان نرسد و در راه بازگشت بودیم که دیدیم تیتر زده اند خانواده های فتنه گران آمدند قم و در حرم بست نشستند و آشوب کردند و در ادامه دروغ هایشان نوشتند همسر شهید رجایی هم در قم بازداشت شد!! در حالی که ایشان اصلا همراه ما نبودند ...
کمی بعد رفتیم به خانه ملت. باید نمایندگان مردم را می دیدم و ندای دادخواهی مان را به گوششان می رساندیم. هنوز بازنگشته تیتر زدند خانواده فتنه گران بی اجازه وارد مجلس شده و ایجاد اغتشاش کردند و تیتر زدند همسر تاجزاده گفته ما باید به کشورهای دیگر پناه ببریم!!
هرجا رفتیم هنوز خستگی پیگیری ها از تنمان درنیامده دروغ نیوزها کارشان را شروع می‌کردند و ما از پا ننشستیم چون اطلاع رسانی و آگاهی بخشی را حق و وظیفه خود می دانستیم. قم رفتیم مجلس رفتیم شورا رفتیم. پیش هرکسی که می گفتند گوش شنوایی دارد رفتیم و البته همه جا ما را با احترام پذیرفتند و گفتند کاری از دستمان برنمی آید چون سه قوه در اختیار کسانی بود که باید پاسخ اعتراض مردم را می دادند اما چشم به روی واقعیت ها بسته و گوششان را گرفته بودند!
این ها و تمام خاطرات روزهای پس از انتخابات ۸۸ به یادم آمد وقتی اعتراضات خیابانی روزهای اخیر شروع شد. و یادم آمد که همراهی با خانواده های دردمند زندانیان سیاسی از جرایم من بود که در کیفرخواست هم ذکر شده بود. گفتم من مسلمانم و حامی همه مظلومان دردمند. قاضی گفت این همه زندانی چرا فقط از امنیتی ها حمایت می کنی؟ گفتم زندانیان ما سیاسی اند نه امنیتی و دیگران هم اگر کمک بخواهند وظیفه پاسخ گویی داریم هرچند وظیفه دستگاه قضاست که به آنان رسیدگی کند!
به بازجو می گفتم مگر پدر نیستی؟ مگر فرزند نداری اگر جلوی رویت بایستد و اعتراض کند او را می زنی و بیرون می کنی و حبس و شلاق ؟! می گفت این ها مخل امنیت نظامند! گفتم این زن ها و جوانک های معترض؟! گیریم حرف غلط شما صحیح چه شد که این جماعت همه مخل امنیت شدند؟ به این پرسش باید پاسخ دهید!
به قاضی گفتم با ما هرچه خواستید بکنید. بر سر آرمان هایمان ایستاده ایم اما این جوان ها را رها کنید. این ها آینده سازان ایران عزیزند. دلشان را از کینه و نفرت آکنده نکنید!
همه خاطرات آن روزها برایم زنده می شود و به خود می گویم حالا که دولت جدید خود را به حقوق شهروندی پایبند می داند و مجلس امید خود را مدافع حقوق ملت می داند، باز هم خانواده های بازداشت شدگان وقایع اخیر مانند روزهای پس از آن انتخابات کذایی احساس بی پناهی می کنند؟!
خیر نباید چنین احساسی داشته باشند چرا که امروز همه با صدای بلند می گویند که طبق قانون اساسی تظاهرات و تجمع اعتراضی حق مردم است. می گویند سال های سال است که عده معدودی این حق را فقط برای خود قائل بوده اند و در حالی که امنیت شان حفظ می شده آمده اند در خیابان و فریاد مرگ بر این و آن سرداده اند و بی آن که ممانعتی بشود و مزاحمتی برایشان ایجاد شود بلکه پاداش گرفته و رفته اند خانه هایشان و خود را برای تظاهرات بدون مجوز بعدی آماده کرده اند.
حالا بقیه هم می خواهند از این حق استفاده کنند. این که عده ای سوء استفاده گر وارد مردم شوند و اهداف خود را دنبال کنند چه ربطی به جوان های معترض مطالبه گری دارد که باید منتشان را کشید و از کم کاری ها نزدشان پوزش طلبید؟
می خواستم از فراکسیون مجلس بخواهم که بروند سراغ این جوان های بازداشت شده ببینند با آنان چه می شود. گفتم موضوع زنان نیست که درخواست فقط از زنان باشد. هرچند نگاه مادرانه مهرورزانه این روزها غنیمت است.
خواستم از فراکسیون امید این خواهش را بکنم. دیدم موضوع جناحی نیست ملی است. بنابرین از همه نمایندگان واقعی مردم می خواهم که نمایندگان صادقی را به بازداشتگاه ها بفرستند تا گزارش وضعیت بدهند. مبادا این اعتراضات که باید به رسمیت شناخته شود و سوء استفاده عده ای اندک از آن موجب عقده گشایی هایی شود که دور از چشم دلسوزان واقعی ملت باز هم نمک به زخم هایی بزند که روز به روز عمیق تر می شوند.
پس در یک کلام می گویم: وکلای مردم به د اد مردم برسید!

براي قرار دادن لوگو زير در سایت یا وبلاگ خود، كد را در قسمت (head) سايت يا وبلاگ قرار دهيد.