- صفحه اصلی
- درباره ما
- آرشیو
- سایت قدیم
- جبهه مشارکت ایران اسلامی
- تماس
بخش های اصلی
آنچه انقلاب ما را به پیروزی رساند نه مبارزات قهر آمیز و مسلحانه که اعتراضات مردمی غیر خشونت آمیز بود. همین روند انقلاب ما را به غیر خشونت آمیزترین انقلاب کلاسیک جهان مبدل کرد.
✅دایره ی سیاست ورزی در رژیم شاه به حدی بسته شد که حتی به کسانی که به مشروطه اعتقاد و به قانون اساسی آن التزام داشتند و ملتزم به نهاد سلطنت نیز بودند مانند مهندس بازرگان اجازه فعالیت نمی دادند و آنها را به زندان می انداختند. در نتیجه ی این سیاست گروه های چریکی تشکیل شدند که به جای زبان قانون با زبان اسلحه با رژیم صحبت کردند.
✅جوانان می گویند چرا نمی گذارید ما انقلاب کنیم؟به همه ی آنها توصیه می کنم به جای انقلاب کردن اصلاح طلب شوید و در چهارچوب همین نظام به فکر ترمیم ساختار باشید.
✅در سال 56 اگر شاه انتخابات آزاد برگزار می کرد انقلاب رخ نمی داد. شاه زیر بار تقسیم قوا نرفت ولی پس از اعتراضات و جنبش مردمی به یکباره تمامی آن را از دست داد.
✅انقلاب هر چه مردمی تر باشد برای مقابله با رژیم نیاز کمتری به اعمال خشونت پیدا می کند و نسبت آن با انتخابات آزاد نیز بیشتر می شود زیرا رهبری انقلاب با اتکا به مردم می تواند به اهداف خود دست یابد برخلاف انقلابیونی که می دانند اقلیتی را نمایندگی می کنند.
✅در هر کشوری که ظلم،فساد،تبعیض،نابرابری و فقر باشد لزوماً انقلاب رخ نمی دهد اگر چه انقلاب در تحلیل نهایی حاصل استبداد و فساد و مشکلات ساختاری عمیق است اما وجود عوامل فوق لزوما به انقلاب منجر نمی شود.
✅انقلاب زمانی محقق میشود که اصلاحات ناممکن گردد و مبارزات سیاسی چه در جامعه ی مدنی در قالب مطبوعات و احزاب آزاد و چه در داخل حکومت در چارچوب انتخابات آزاد منتفی شود. مقابله با اصلاحات پایه های حکومت را سست می کند.
✅از مهم ترین علل ضعف و در نهایت سرنگونی محمدرضا شاه می توان به نادیده گرفتن مردم، خودکامگی روز افزون که با افزایش قیمت نفت جهش یافت و حذف نیروهای کارآمد اشاره کرد.
✅رژیم پهلوی با دیگر حکومت های ایران زمین دو تفاوت اساسی داشت. اول اینکه به مبارزه با دین اکثریت مردم پرداخت. دیگر آنکه این رژیم پس از انقلاب مشروطه و در نفی کودتایی و دستاوردهای آن نهضت بزرگ ملی شکل گرفته بود. اهمیت این مورد از آنجاست که سنت مبارزاتی در کشور پدید آمده بود. بنابراین حافظه ای تاریخی ملت درباره مشروطه، نهضت ملی و کودتاهای ضد مشروطه بستری برای ارتقای مضمون و آرمان های مشروطه در قالب یک جنبش فراهم می کرد.
✅از مشروطه تا کنون نزد ملت ایران استقلال و آزادی دو روی یک سکه بوده اند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شد که به نام استقلال و تمامیت ارضی نمی توان آزادی مردم را نادیده انگاشت هم چنان که جنگید به نام آزادی نیز نمی توان به استقلال و یکپارچگی سرزمینی خدشه وارد کرد.
✅فرق مهم رضا شاه با مصطفی کمال پاشا این بود که آتاتورک در ترکیه جمهوریتی را تاسیس کرد که هر چند در ابتدا صوری و فرمالیته بود اما در ذات خود ظرفیتی داشت که امکان چرخش مسالمت آمیز قدرت را فراهم می کرد. تفاوت دوم تاسیس حزب توسط کمال پاشا بود تا برای استمرار حکومت خود متکی به نیروهای مسلح نباشد.
✅تشکیل حزب توسط آتاتورک همانند برپاکردن جمهوریت این امکان را برای مردم ترکیه فراهم کرد که پس از مدتی نظام حزبی نیز به رسمیت شناخته شود و رقابت های حزبی در چهارچوب قانون حرف اول را در سیاست ورزی آن کشور بزند.
✅اینکه نشست گوادالوپ و دست بیگانگان را تعیین کننده در سقوط شاه و پیروزی انقلاب می خوانند به این دلیل است که قدرت، اراده و خواست ملت ایران را زیر سوال ببرند
امام خمینی برای مقابله با شاه سه استدلال داشت: اول اینکه سلطنت پهلوی به دلیل فرمایشی بودن انتخابات مجلس موسسان در زمان رضا شاه قانونی نیست. دوم عملکرد هر دو شاه را منفی ارزیابی می کرد. دلیل سوم او این بود که طبق قانون اساسی مشروطه که شاه خود را به آن پایبند می خواند سلطنت ودیعه ای بود الهی که ملت ایران آن را به کسی اعطا میکرد رهبر فقید انقلاب می گفت چون ملت ایران محمدرضا شاه را نمی خواهد ، پس سلطنت وی نیز قانونی نیست و او معزول است.
✅بنیانگذار جمهوری اسلامی به عنوان یک مرجع و فقیه حق تعیین سرنوشت کشور توسط خود مردم را حقی مقدم بر تمام حقوق دیگر می خواند. ما باید به تاسی از همین نگاه امام اهداف و آرمان های خود را محقق کنیم. اگر این ملت بخواهد آینده خود را رقم بزند، باید از طریق اعمال حق تعیین سرنوشت این کار را انجام دهد.
✅در تاریخ ما نیز از مشروطه به این سو، همواره تجربیات مستبدین به حکومتهای بعدی منتقل شده اما هیچ حکومتی از تجربیات آزادیخواهان استفاده نکرده است.
✅ما نیز اگر میخواهیم برای فردای ایران برنامه ریزی کنیم، باید همین تجربیات را در نظر بگیریم. پس نباید اجازه بدهیم کسانی با توسل به تئوری های توطئه با حافظه ی تاریخی این ملت بازی کنند و گرد یأس و ناامیدی بر دستاوردهای ایرانیان بپاشند اصل تعیین سرنوشت به شیوه ی دمکراتیک را که جوهر انقلاب را تشکیل می داد و به عنوان یک حق اولیه بر سایر حقوق تقدم وجودی داشت نباید به فراموشی بسپاریم و در انباشت تجربیات و دستاوردهای خودمان دچار گسست خاطره و حافظه شویم. باید این دستاورد را با گام های سنجیده به جلو ببریم.
✅استبدادطلبان همواره از تجربیات همتایان خود کمال بهره را می برند. آنچه ما کم داشته ایم انباشت تجربیات آزادی خواهان،عدالت طلبان و حق جویان بوده است که خوشبختانه امروز تا حدودی به آنها دست یافتهایم.
✅در مقابل کسانی که به اسم استقلال و حفظ تمامیت ارضی قصد مبارزه با آزادی شهروندان را دادند باید بایستیم زیرا این افراد ضمن توهین به شعور این ملت به حقوق آنان تجاوز و آینده ایران را تباه می کنند. اگر مردم اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و سرخورده شوند، همه زیان می بینند.
✅نگاه زوری و اجباری ما به پوشش و حجاب تا حدودی میراث دوران رضاشاه است. اگر در آن دوران آزادی وجود می داشت تا هر کسی به اختیار خود پوششی را برگزیند احتمال داشت پس از انقلاب هم آزادی انتخاب سبک زندگی ادامه پیدا کند.
✅با اینکه ارزش ها و هنجارهای اسلامی در زمان محمدرضا شاه رو به رشد بود اما او آن را نمی دید. دوم آن که با ضدیت و سرکوب آن ها یکی از مهمترین عواملی را شکل داد که مردم را علیه پهلوی بسیج کرد.
✅برخلاف عرف دو هزار و پانصد ساله در ایران محمدرضا شاه مانند پدرش به مقابله با شعائر و مناسک دینی اکثریت مردم پرداخت و بدترین توهین ها را به روحانیت روا داشت.
✅فکر حکومت روحانیت و این که باید همه امور را روحانیزه کنیم افراطی است در برابر تفریط روحانیت ستیزی شاه. نتیجه این فکر تضعیف نهاد روحانیت استو دخالت روحانیون در حوزه هایی است که در آن تخصص ندارند.
انحرافاتی از آرمان های در انقلاب ما پدید آمده است اما این کژی ها نباید اصل انقلاب ملت ایران را زیر سوال ببرد. ما همچنان هم به انقلاب وفاداریم و هم به آرمان های آن.
✅از بزرگترین اتهاماتی که در ابتدی پیروزی انقلاب توهین محسوب می شد این بود که جمهوری اسلامی حکومت آخوندی است. استحاله ای بیشتر از آن که امروز عده ای در تریبون های رسمی علناً از حکومت آخوندی دم می زنند.
✅ما در تاریخ ایران دو نوع حکومت نداشته ایم. اول حکومتی که با دین اکثریت مردم در افتد. دوم حکومت قشر روحانیت. این وضع با شرایطی که در آن روحانیون در یک رقابت دموکراتیک و با حمایت مردمی درانتخابات پیروز می شوند، تفاوت دارد.
✅من هر نوع اندیشه ی آمرانه را در عرصه ی اجتماع خطرناک می بینم و اعتقاد دارم دیر یا زود به ضد خود تبدیل می شود. به همین علت با اسلام آمرانه و توسعه آمرانه به یک اندازه مخالفم و اعتقاد دارم هر دو شکست می خورند.
توسعه ی تک بعدی به هر نامی (دین یا سکولاریسم) کشور را دچار مشکل خواهد کرد و به نتایج مورد انتظار مدافعانش نخواهد رسید.