- صفحه اصلی
- درباره ما
- آرشیو
- سایت قدیم
- جبهه مشارکت ایران اسلامی
- تماس
بخش های اصلی
حیات پربار آیتالله هاشمی و حضور مستمر ایشان در عرصهها و مقاطع مختلف مبارزه علیه رژیم شاه این اثر و نتیجه را داشته كه از زوایای مختلف بتوان برداشتهای متفاوتی از نحوه تأثیر ایشان داشت. نخستین آشناییهای نسل ما با اندیشه و شخصیت آیتالله هاشمیرفسنجانی از منظر سیاستورزی انقلابی است. دو اثر معروف ایشان در سالهای قبل از انقلاب یعنی «سرگذشت فلسطین یا كارنامه سیاه استعمار» كه ایشان از نویسنده معروف عرب، اكرم زعیتر ترجمه كرد و «امیركبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» كه تألیف ایشان است، از جمله متونی بود كه باعث میشد هر دانشجو یا فعال سیاسی از اواخر دهه ٤٠ یا دهه ٥٠ با او آشنا شود. بعدها هرچه شرایط مبارزه پیچیدهتر میشد و گونههای مختلفی از فعالیت انقلابی و مسلحانه در كشور به وجود آمد نام ایشان به چشم میخورد. حمایتهایی كه ایشان از انقلابیون مسلمان داشت و حضور موثری كه در زندان و بیرون از زندان در پشتیبانی از نهضت امام خمینی و اندیشههای انقلابی داشت، چیزی است كه در خاطرات ایشان آمده است. بخشی از آشناییهای اولیه نسل ما با آقای هاشمی هم با نوع نگاه ایشان به مباحث گفتمانهای انقلابی، مساله فلسطین، مبارزه با استعمار و اسلام سیاسی بود. جایگاه آقای هاشمی در فرازهای مبارزه كه اوج آن در سالهای ٥٦ و ٥٧ بود و پس از پیروزی انقلاب، تشكیل دولت موقت و تاسیس نهادهای موثر در انقلاب مثل حزب جمهوری اسلامی قابل مشاهده است. نقش ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی و تشكیل دولت موقت با همان تصویری كه حكم مهندس بازرگان در حضور امام توسط ایشان خوانده میشود تا وقتی كه به عنوان سرپرست وزارت كشور وارد دولت میشود، بسیار مهم است. بعد از آن ایشان در مراحل مختلف تشكیل دولت تا بعد كه به تأسیس مجلس شورای اسلامی میرسیم به عنوان رییس مجلس و در شرایط حساس دیگری به عنوان جانشین فرماندهی كل قوا اثرگذار بود. پس از این دوره میبینیم كه نقش ایشان در حوزه مدیریت اجرایی كشور و بازنگری قانون اساسی و تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و همراهی ایشان با این مجمع و ورود به رقابتهای مختلف انتخاباتی در همه جا پررنگ است. پس از انقلاب علاوه بر نقش انقلابی ایشان به وجه دیگری از شخصیت او میرسیم. به یك معنا میتوان گفت كمتر كسی در كشور وجود دارد كه هم نقش انقلابی ممتازی داشته باشد و هم نقش ممتاز مصلحانه.
سه تصویر از آقای هاشمی اهمیت دارد. در بعد اول ایشان عالم سیاستمداری است كه سخت امیدوار است. عمر طولانی در عرصههای مختلف سیاستورزی معمولا سیاستمداران را نگران و ناامید میكند و از متن به حاشیه میبرد اما اغراق نیست كه بگوییم آقای هاشمی ٥٠ سال در متن بوده است و كنش معطوف به امید هم داشته است.
دومین ویژگی برجسته ایشان این است كه به الزامات سیاستورزی مردمگرایانه تن میدهد و آن را دنبال میكند. شاید بتوان گفت كه كمتر كسی در عرصه سیاست مثل او، خود را در معرض رقابتهای سیاسی قرار میدهد و خیلی هم پرهیز ندارد از اینكه وارد سطوح مختلفی از رقابت شود و حتی در جاهایی شكست هم بخورد. آقای هاشمی مرتباً خود را در معرض رأی مردم قرار داد و از حق مشاركت مردم در سرنوشت بیشترین دفاع را میكرد. همین ویژگی است كه آقای هاشمی را مدام حساستر و پیگیرتر نسبت به مسأله آزادی، دموكراسی، ضرورتها و الزامات آنها میكرد.
ویژگی سوم و منحصر بهفرد آیتالله هاشمی، قدرت توازنبخشی عملی و نظری در عرصه سیاست جمهوری اسلامی بود. به این معنا كه در جوامعی نظیر جامعه ما که مدام در معرض وضعیتهای متعارضی قرار گرفته و ناهموزنیها و تعارضهایی شكل میگیرد و راهحلهای نظری صریحی نیز برای حل آنها وجود ندارد، گاه نقشآفرینیهای عملی بسیار راهگشا است. یك نمونه آن را در جنگ و پس از آن دیدیم. او فردی بود كه از یكطرف در فرماندهی جنگ نقش مهمی داشت و از طرف دیگر در شرایط صلح و برای پیشبرد صلح تلاش میكرد. و یا شناخت دقیق ایشان از شرایط پس از حضور خودش در صحنه -که بعد از پیروزی اصلاحات بعد از سال ٧٦ بهوجود آمد- و ایشان توانسته بود از موضع رییس دولت انتخابات سالمی برگزار كند. همچنین در سال ٩٢ پس از ردصلاحیت توانست در منفعل نشدن نیروهای سیاسی موثر باشد. نقش چنین شخصیتهایی برای گفتوگو و ایجاد تعادل موفق خیلی مهم است و آقای هاشمی این نقش را به خوبی توانست ایفا كند. به گونهای كه رقبا در سیاست از هر دو طرف احساس كنند وجود ایشان برای برقراری موازنه و تعادل ضروری است. همین جا است كه نقشهای مختلفی كه آقای هاشمی دارد گاه او را در موضع نماینده نظام قرار میدهد و گاه او را در موضع نمایندگی نخبگان وگاه او را در موضع نمایندگی جریانهای اصلاحطلب و گاه در موضع نمایندگی جریانهای اصولگرا. وقتی كه امكان حل و فصل سریع نظری بسیاری از مسائل فكری و سیاسی وجود ندارد او با وجود خود، كمبودها و خلأها را پر كرده است و به همین اعتبار است كه روز به روز تاثیر او در جامعه و نیاز بخشهای مختلف و قوای مختلف و نیروهای سیاسی مختلف به او بیشتر میشد. توانایی كنشگری و سیاستورزی عملی از ایشان شخصیتی ممتاز ساخت. به ویژه آنكه هرچه سن ایشان بالا میرفت رفتارش با پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای جامعه و حتی بخشهای جوان و نوگرا و تحولطلب جامعه نزدیكتر میشد