- صفحه اصلی
- درباره ما
- آرشیو
- سایت قدیم
- جبهه مشارکت ایران اسلامی
- تماس
بخش های اصلی
معمولا یکی از سرمایههای هر جامعهای، اشتراکات اجماعی و مفاخر آن جامعهاند. این سرمایهها در حکم لنگرگاه هایی هستند که به حفظ تعادل، تعامل و قوام درون جامعه کمک می کنند.
به عنوان مثال نوروز در ایران، علاوه بر ویژگی های فرهنگیاش، حایز این خصیصه اجتماعی هم هست و به همین جهت یک سرمایه اجتماعی محسوب می شود. یکی دیگر از این سرمایه های مناسبتی، محرم و عاشورای حسینی است. مناسبتی که اکثریت بالایی از مردم ما به شیوه های مختلف در آیینهای آن مشارکت می کنند. از حیث اصالت و قدمت نیز، کمتر مناسبتی چنین مانایی مستمری داشته است. لذا می توان این آیین و مناسبت را علاوه بر ویژگی های فرهنگی و مذهبی و انسانی آن، حایز اهمیت اجتماعی برشمرد.
از این بابت است که توجه به چند نکته مهم درباره این سرمایه، نفع اجتماعی در بر دارد.
یکی اینکه این سرمایه را از ویژگیهای تاریخی و سنتی آن تهی نکنیم. مثال می زنم. علاقه برخی محافل روشنفکری برای بهرهمندی صرفا ایدئولوژیک و فکری و اعتقادی از این واقعه تاریخی، اگرچه در جای خود ستودنی است اما کامل نیست. به نظر می رسد انجام حداقلی از مراسم سنتی همچون سینه زنی و نوحه خوانی در محافلی که منحصر به سخنرانی و پرسش و پاسخ هستند، نه تنها مخالف وجه فکری و روشنفکرانه این محافل نیست، بلکه در پیوند بخشیدن بین آنها با دیگر اقشار جامعه موثر است و پیوستگی این محافل با دیگر محافل عزاداری را به عنوان یک کل واحد کلان، تقویت می کند.
دوم اینکه تلاش شود تا محافل گرامی داشت نهضت حسین (ع) از پیرایهها و دروغ بستن به اصل آن واقعه در امان بماند. خوشبختانه در این باره تلاشهای خوبی در نیم قرن اخیر چه در میان روشنفکران دینی و چه برخی علمای سنتی روشن بین صورت گرفته و تداوم این حرکت تا حذف حداکثری انحرافات در روایت عاشورا می تواند به غنا و مانایی آن در نسل های آتی که عقلگرایی و پرسشگری بیشتری را احتمالا خواهند داشت، کمک کند.
سومین نکته، پذیرش پیوستگی بخش هایی از جامعه است که شاید تعلق دینی نداشته باشند و یا با برخی آیینهای اینگونه احساس همراهی فکری و اعتقادی نکنند. این موضوع اشکالی ندارد و هرکسی حق دارد به گونه ای که می فهمد عمل کند. اما با توجه به ویژگی اجتماعی عاشورا که در اینجا به صورت گذرا به آن اشاره شد، رعایت ظواهری که لازمهی حرمت نهادن به این مناسبت انسانی و اسلامی به خصوص در علن است، کمک کردن به حفظ یک سرمایه اجتماعی است. به عنوان مثال برخی رفتارها و پوششهایی که گاه در حاشیهی این مراسم دیده می شود، با علم به اینکه کشور ما متاسفانه از فستیوال های شاد عمومی و اجتماعی و خیابانی محروم است، لطمه به این مناسبتی محسوب می شود که حفظ مختصات ارزشی آن به نفع همه است. لذا مناسب به نظر نمی رسد که نقص ناشی از برخی کمبودها را در تخریب مناسبت مثبت دیگر جستجو کرد.
از سوی دیگر مناسب به نظر می رسد که افراد کمتر معتقد به تاریخ و باورهای دینی، حتی در خلوت خود به پاس “ارزش های انسانی” این مناسبت که در آن تردید نیست و نیز ارزش اجتماعی آن به عنوان یک پدیده اجماعی در کشور، در روزهای مهم این مناسبت، پیوستگی خود را با مردمی که با آنها تشکیل یک ملت داده اند، حفظ کنند و به احترام هم میهنی، از برخی رفتارهای معارض با حفظ حرمت این مناسبت پرهیز کنند. از دل تکریم این روزها برای هیچ کس اتفاق بدی نمی افتد، اما حاصل مثبت آن در ایجاد حس همگرایی با جامعه ی خود است. جامعه یی که به شدت به حفظ سرمایه های اجتماعی خود و بهانه ها و نمادهایی برای تقویت ویژگی های اتحاد و انسجام بخشی اجتماعی و مدنی اش نیازمند است.
این سه نکته، تمام حرف های لازم در این باره نیست. رعایت نکات دیگری همچون اهمیت احترام گذاشتن به حقوق دیگران در جریان برگزاری هیات ها، اصلاح برخی مناسک که موجب وهن این مراسم است، پرهیز از نوعی سیاست زدگی در برخی محافل که معارض ویژگی همگرایی این مراسم است و بسیاری نکات دیگر باقی می مانند که از حوصله این بحث خارج است.