- صفحه اصلی
- درباره ما
- آرشیو
- سایت قدیم
- جبهه مشارکت ایران اسلامی
- تماس
بخش های اصلی
فراهم بودن فرصت های برابر زنان و مردان در اشتغال ، آموزش و عرصه های فرهیختگی جوامع از اصلی ترین شاخص های توسعه یافتگی در دنیای امروز شمرده می شود به گونه ای که شاخصه های تبعیض و ظلم نسبت به زنان از معیارهای لاینفک کشورهای توسعه نیافته در دنیا به شمار می رود. نص صریح اصول 28 و 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانبر حق اشتغال برابر و نیز حق دسترسی به امکانات و فرصت های برابر آموزش عالی برای زن و مرد تاکید می کند.
متاسفانه به شرحی که خواهد آمد بررسی ها نشان می دهد از سال 1386 تلاش سیستماتیک و مستمر در مخدوش نمودن این اصل مهم و انسانی قانون اساسی از سوی دولت مستقر انجام گرفته است که تداوم این مسیر خطری جدی در حاکمیت تفکر طالبانی مردسالارانه در حوزه های آموزش عالی و متعاقباٌ عرصه های اشتغال در جامعه به حساب آمده و زنگ خطری برای کمرنگ شدن حضور زنان در عرصه های اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی کشور می باشد.
در ابتدا لازم است به روند تعداد دانشجویان پذیرفته شده در دوره های مختلف تحصیلی به تفکیک جنسیت تا قبل از سال 1386 بپردازیم. در مقطع کاردانی روند رشد 2 برابری دانشجویان زن پذیرفته شده در مقایسه با مردان، هنوز تعداد دانشجویان پذیرفته شده زن در این مقطع تحصیلی سه چهارم تعداد دانشجویان مرد می باشد. در مقطع کارشناسی ارشد نیز علی رغم رشد 3 برابری دانشجویان زن پذیرفته شده در مقایسه با مردان , هنوز تعداد دانشجویان زن پذیرفته شده در این مقطع تحصیلی نصف تعداد دانشجویان مرد است و در مقطع دکتری تخصصی نیز تعداد دانشجوبان زن پذیرفته شده نصف مردان بوده، ضمنا روند رشد دانشجویان زن و مرد در این مقطع برابر بوده است و فقط در مقطع تحصیلی کارشناسی تا قبل از سال تحصیلی 1386 رشد 5 برابری دانشجویان زن پذیرفته شده نسبت به مردان منجر به افزایش 1.5 برابری تعداد دانشجویان زن در مقایسه با مردان بوده است. با توجه به حضور پر رنگ فعالین زن در کمپین های حقوق بشری و دفاع از حقوق زنان در سالهای اخیر ( بعد از 1386 ) حاکمیت طبق برنامه ای دقیق و مهندسی شده ای اقدام به کنترل ورود زنان به دانشگاههای کشور با اعمال طرح هایی چون بومی گزینی جنسیتی , قائل شدن سهمیه ای مخصوص برای مردان و متاهلین نمود. بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 زنان و دختران نقش چشمگیری در حرکت های مردمی و جنبش سبز داشتند و حضور فعال زنان تحصیلکرده در حرکت های مدنی احساس خطری جدی را در حاکمیت ایجاد نمود به طوری که حاکمیت در یک حرکت ضد حقوق بشری و برابری جنسیتی در آموزش و تحصیل زنان در مقاطع آموزش عالی اقدام به حذف کامل زنان از 78 رشته تحصیلی کارشناسی و کاردانی در سال تحصیلی 91-92 نمود، اقدامی که مغایربا اصول 28 و 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد.
نگاهی دقیق به رشته هایی که زنان به طور کامل از ورود به آن در مقطع کارشناسی و کاردانی محروم شده اند نشان می دهد که رشته های فنی و مهندسی ( 35 رشته تحصیلی ) بیشترین سهم را در مقایسه با رشته های تحصیلی علوم پایه ( 16 رشته تحصیلی )و علوم انسانی ( 19 رشته تحصیلی ) داشته است. با توجه به نرخ مشارکت 13 درصدی زنان در حوزه اشتغال و سهم کمتر از 5 درصدی حضور زنان در مشاغل صنعتی این امر تاییدی بر این موضوع است که حذف زنان از 35 رشته تحصیلی فنی و مهندسی منجر به حذف کامل اشتغال زنان در حوزه صنعت را در سل های آتی در بر خواهد داشت. برنامه ریزی دقیق و مهندسی شده حاکمیت نشان می دهد که تحصیل زنان چنانچه منجر به تقویت و افزایش اشتغال زنان در جامعه شود تهدیدی علیه تفکر حاکمیت مردسالار در جامعه ایرانی می باشد.
رشته های فنی و مهندسی در مقطع کارشناسی که زنان از تحصیل در آن محروم شدند شامل مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی عمران (گرایش نقشه برداری و عمران آب )، مهندسی مکانیک ( گرایش تاسیسات حرارتی و برودتی، گرایش ساخت و تولید، گرایش حرارت و تولید، گرایش طراحی جامدات )، مهندسی مواد (گرایش متالوژی صنعتی و گرایش متالوژی استخراجی )، مهندسی برق (گرایش الکترونیک، گرایش کنترل، گرایش قدرت )، مهندسی راه آهن، مهندسی کشاورزی (گرایش مکانیک ماشین الات، گرایش آب، گرایش مکانیزاسیون کشاورزی آب، گرایش علوم دامی، گرایش آب و زراعت و اصلاح نباتات )، مهندسی منابع طبیعی (گرایش مرتع و آبخیزداری، گرایش جنگلداری، گرایش چوب و کاغذ )، مهندسی کامپیوتر، مهندسی شهر سازی، مهندسی دریا (گرایش کشتی سازی )، مهندسی ایمنی، مهندسی نفت (گرایش استخراج و گرایش اکتشاف )، مهندسی سازه های ریلی، مهندسی ماشین های ریلی، مهندسی پلیمر، مهندسی مخابرات و الکترونیک دریایی و فیزیک مهندسی می باشد.
رشته های علوم پایه و علوم انسانی در مقطع کارشناسی که زنان از تحصیل در آن محروم شدند شامل علوم کامپیوتر، آمار و کاربردها، ریاضیات و کاربردها، فیزیک نظری، فیزیک هسته ای، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، شیمی کاربردی، حسابداری، زیست شناسی عمومی، زیست شناسی گیاهی، بازرسی گوشت، دامپزشکی، مدیریت صنعتی، مدیریت بازرگانی، مدیریت جهانگردی، مدیریت هتلداری، علوم اقتصادی، مددکاری اجتماعی، راهنمایی و مشاوره، علوم اجتماعی، حقوق، زبان و ادبیات فارسی، علوم سیاسی، مرمت و احیاء بناهای تاریخی، مترجمی زبان انگلیسی، اموزش زبان و ادبیات انگلیسی، باستانشناسی، روانشناسی عمومی، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، روستایی و گردشگری، علوم تربیتی، صنایع دستی و کارشناس فرش می باشد.
رشته های کاردانی که زنان از تحصیل در آن محروم شدند شامل کاردانی تولیدات گیاهی، کاردانی تکنولوژی مرتع و آبخیزداری، کاردانی برق، کاردانی تکنولوژی تولیدات دامی، کاردانی تکنولوژی فرش دستباف، کاردانی فنی عمران، کاردانی فنی مکانیک و کاردانی دامپزشکی می باشد.
بررسی اجمالی دانشگاههایی که کمترین و بیشترین سهم را در کاهش پذیرش ظرفیت دانشجویان زن را نسبت به مردان داشتند نشان می دهد که حاکمیت با برنامه ریزی مهندسی شده و دقیقی اقدام به حذف کامل زنان در 78 رشته تحصیلی در دانشگاههایی نموده که با کمترین هزینه و خیزش جنبش دانشجویی مواجه باشد بنابراین بیشترین سهم رشته های تحصیلی که زنان به طور کامل از تحصیل در این رشته ها محروم شده اند اختصاص به دانشگاههای شهرستانی دارد و در عوض دانشگاههایی چون دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه صنعتی اصفهان , و... که جنبش دانشجویی در آنها از خاستگاه قوی برخوردار است زنان از تحصیل در رشته های تحصیلی کمتری محروم شده اند.
مقایسه تطبیقی حذف زنان در 78 رشته تحصیلی در مقطع کارشناسی و کاردانی در 36 دانشگاه کشور نشان می دهد که زنان در دانشگاه محقق اردبیلی (در 27 رشته تحصیلی )، دانشگاه لرستان (در 20 رشته تحصیلی )، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین (در 14 رشته تحصیلی )، دانشگاه اصفهان و دانشگاه اراک ( هر کدام در 10 رشته تحصیلی )، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی (در 9 رشته تحصیلی )، دانشگاه صنعت نفت (در 8 رشته تحصیلی )، دانشگاه صنعتی قم (در 7 رشته تحصیلی )، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه صنعتی اصفهان (هر کدام 6 در رشته تحصیلی )، دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه گلستان (هر کدام در 5 رشته تحصیلی )، دانشگاه یاسوج، دانشگاه قم، دانشگاه ملایر، دانشگاه خلیج فارس بوشهر، دانشگاه بوعلی سینای همدان (هر کدام در 4 رشته تحصیلی )، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشگاه فنی جندی شاپور دزفول، دانشگاه صنعتی سهند تبریز، دانشگاه یزد (هر کدام در3 رشته تحصیلی )، دانشگاه علم وصنعت ایران، دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشگاه فنی بیرجند، دانشگاه هرمزگان، دانشگاه رازی کرمانشاه، دانشگاه سمنان، ارومیه (هر کدام در 2 رشته تحصیلی )، دانشگاه ایلام، دانشگاه خوارزمی تهران، دانشگاه دریا نوردی و علوم دریایی چابهار، دانشگاه مازندران، دانشگاه هنر اسلامی تبریز و دانشگاه کاشان (هر کدام در یک رشته تحصیلی )به طور کامل از تحصیل محروم ماندند.
کمیسیون زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی حذف تدریجی زنان از تحصیلات عالی را از سال 1386 به بعد و حذف کامل زنان را ازتحصیل در 78 رشته تحصیلی در سال تحصیلی جاری ( 91-92) را تهدیدی جدی در تقابل با حضور زنان در عرصه های اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی و ورزشی دانسته و تداوم این فرایند در سطح آموزش عالی کشور را عقب گردی بس عظیم از اهداف عالی ترقی خواهانه به سمت تفکر تحجر و طالبانیسم ارزیابی می نماید و همه دلسوزان توسعه کشور را به مقابله با این فرایند شوم که نتیجه ای جز پس رفت همه جانبه کشور ندارد ، فرا می خواند.
در پایان براین موضوع تاکید و تصریح می شود که این محدودیت در کنار محدودیتهای دیگری که برای جنبش دانشجویی و دختران دانشجو بوجود آمده است این سوال را به ذهن متبادرمی کند که در صورت تداوم چنین روند و رویکردی چه آینده ای در انتظار نیمی ازپیکره اجتماع ایران است؟
کمیسیون زنان جبهه مشارکت ایران اسلامی
20/9/1391