اصل ۲۳ - تفتیش‏ عقاید ممنوع‏ است‏ و هیچکس‏ را نمی توان‏ به‏ صرف‏ داشتن‏ عقیده‏ ای‏ مورد تعرض‏ و مؤاخذه‏ قرار داد.
اصل ٢٢- حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

امام حسین و کرامت انسان

1396/7/5
علی مزروعی

امام حسین و کرامت انسان
سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام برتو ای وارث نوح پیام آور خدا، ...
همه انبیاء الهی برای این برانگیخته بسوی بشر و پیام آور دعوت به توحید و خداپرستی و دوری از طاغوت و بت پرستی شدند که " لیقوم الناس بالقسط " ( تا مردم را به برپایی عدالت در جامعه بشری وادارند )، چرا که در جهان بینی توحیدی که انبیاء مُبَشّر و مُبَلّغ آن بوده اند، به صراحت قرآن، انسان بما هو انسان کرامت و ارزش ذاتی دارد : " و به راستى ما فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريده‏هاى خود برترى آشكار داديم. " ( سوره ١۷ آیه ۷٠ )، " پس وقتى آن را درست كردم [ مقدمات آفرینش انسان ] و از روح خود در آن دميدم [ به ملائکه گفته شد ] پيش او به سجده درافتيد. " ( سوره ١۵ آیه ٢٩ و سوره ۳٨ آیه ۷٢ )، " و هنگامیکه پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آيا در آن كسى را مى‏گمارى كه در آن فساد انگيزد و خونها بريزد و حال آنكه ما با ستايش تو [تو را] تنزيه مى‏كنيم و به تقديست مى‏پردازيم فرمود من چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى‏گوييد از اسامى اينها به من خبر دهيد. گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموخته‏اى هيچ دانشى نيست تويى داناى حكيم. " ( سوره ٢ آیات ۳٠-۳۳ ).
انسان « کرامت » دارد چون حامل روح خداست و جانشین خدا بر روی زمین، و انبیاء آمده اند که با آگاهی بخشی و بیدار کردن آدمیان، این خمیرمایه و سرمایه وجودی را بکار اندازند و انسانها را به جایگاهی که شایسته آن درچرخه خلقت هستند، تشویق و ترغیب نمایند، و به برپایی عدالت و تحقق جامعه توحیدی وادارند، جامعه ای که در آن حقوق انسان به ما هو انسان تامین و تضمین شود و درآن نشانه ای از استبداد و دیکتاتوری و تحقیر آدمی نباشد.
اگر بخواهیم در خلاصه ترین وجه به حرکت امام حسین و واقعه عاشورا بنگریم در خواهیم یافت که حرکت امام در تداوم راه انبیاء الهی و سیره علوی برای پاسداشت « کرامت انسان » در عالی ترین شکل بوده است. این حرکت وقتی آغاز شد که معاویه با نقض مهمترین ماده قرارداد صلح با امام حسن و تعیین فرزندش یزید به عنوان جانشین راه را برای اعتراض و به رسمیت نشناختن رژیم حاکم بروی امام حسین باز کرد، و آنگاه که حاکم مدینه به نمایندگی از سوی یزید خواست به زور و ارعاب از امام حسین برای او بیعت و رای بگیرد، امام این حرکت اعتراضی ( بزبان امروزی اعتراض مدنی و مسالمت آمیز ) را با خروج از مدینه با همراهی یاران و اهل بیتش بسوی مکّه شروع و آشکار ساخت. امام حسین به صراحت هدف خود را از این حرکت اعتراضی اینگونه بیان می دارد : " همانا من برای شرارت و گستاخی و ظلم و فساد براه نیافتادم، همانا من به دنبال انجام اصلاحات در امت جدم رسول الله بپا خواستم، اراده کرده ام بر انجام امر به معروف و نهی از منکر، و عمل به شیوه و سیره جدم و پدرم علی ابن ابی طالب، پس هرکه مرا بواسطه حق قبول کرد پس بخدا قسم که من شایسته این حق هستم، و هرکه دعوت مرا رد کرد براین وضعیت صبر خواهم کرد تا خدا قاضی بین من و این مردم برپایه حق باشد، و خداوند بهترین حاکمان است. "
با توجه به زمینه ها و بسترهایی که حرکت امام حسین در درون آن شکل گرفته و شرایط محیطی و محاطی زمانه ای که امام در آن بسر می برد، در این سخنان به خلاصه ترین کلام هدف حرکت خود را بیان می دارد : انجام اصلاحات در جامعه اسلامی ؛ و از اینروست که بسوی مکّه، که محل تجمع مسلمانان از اقصی نقاط سرزمین اسلامی است،حرکت می کند تا با گفتگو و اگاهی بخشی وجدان خفته آنان را نسبت به پیام اصلی انبیاء و « کرامت انسان » و دلیل بیعت نکردنش با یزید اعلام دارد : " و هنگامیکه که جامعه اسلامی به حاکمی همچون یزید مبتلا گردد پس براسلام باید سلام فرست."
امام حسین در این حرکت اعتراضی اصلاحی متناسب با شرایط محیطی عمل می کرد از اینرو حرکت امام را می توان در چهار مرحله صورت بندی کرد : مرحله اول خروج اعتراضی از مدینه بسوی مکّه برای آگاهی بخشی، مرحله دوم حرکت از مکّه بسوی کوفه در پاسخگویی به دعوت مردم برای قبول مسئولیت رهبری، مرحله سوم حرکت بسوی مکانی که خارج از سلطه حاکمیت یزید باشد، و مرحله چهارم اجبار به اسکان در سرزمین کربلا و رخداد واقعه عاشورا. کالبدشکافی تاریخی علل و زمینه های رفتاری امام حسین در هریک از این مراحل در حوصله این مقال نیست اما در این سیر حرکتی امام همواره با خواندن خطبه ها و گفتگو با افرادی که گمان برتاثیر گذاری آنان در احوال مسلمین داشت تاکید بر انجام اصلاحات داشت، و در هنگامه کربلا که دیگر از انجام اصلاحات مایوس گشت در گفتگو با سرداران سپاه یزید خواستار این شد که اجازه دهند بدون جنگ و خون ریزی بسوی سرزمینی دیگر برود چرا که او هیچگاه « کرامت انسانی » اش را، که ودیعه ای الهی است، در بیعت با نماد ظلم و ضلالت یعنی یزید زیر پا نخواهد نهاد، و وقتی کار بجایی رسید که : " آگاه باشید که آن پست فرزند پست مرا بین مرگ و ذلت مخیّر گذارده، و دور باد از من ذلت "، مرگ و " شهادت " را با رویی باز می پذیرد تا « کرامت انسان » را پاس دارد و اینگونه به همه انسانها پیام دهد : " اگر شما را دینی و آیینی نیست، و از روز معاد نمی ترسید، پس در زندگی دنیا آزاده باشید."
« کرامت انسان » به ازادگی و حق انتخاب اوست، و این به خمیرمایه و سرمایه الهی آدمی، که همانا برخورداری از روح خدایی و مقام خلیفة الهی انسان است، برمی گردد و دستیابی به جامعه توحیدی و عادلانه جز برپایه ارزش نهادن به « کرامت انسان » و تحقق ساختاری حقوقی و حقیقی براین مبنا ممکن و میسّر نمی شود. یزید با زور و ارعاب می خواست از امام حسین بیعت بگیرد و برحق انتخاب و آزادگی او خط بطلان کشد و « کرامت انسانی » اورا زایل نماید و امام حسین برای پاسداشت این کرامت تا شهادت به پیش رفت تا به همه انسانها بیاموزد که مرگ با عزت بر زندگی با ذلت برتری دارد بگونه ای که این مرگ را اینگونه توصیف می کند : " مرگ برای فرزندان آدم همچون گردنبندی است برگردن دختر جوان ".
بزبان امروزی امام حسین برای دفاع از حق رای و انتخاب خود ( و در یک کلام حقوق شهروندی ) دست به حرکت اعتراضی مدنی و اصلاحی زد و دراین مسیر بهمراه یاران و خانواده اش تا شهادت پیش رفت. امام حسین با خونش اینرا درتاریخ ثبت کرد نظام سیاسی که می خواهد بنام اسلام باشد نمی تواند با زور و ارعاب از شهروندانش بیعت و رای بگیرد، و نظام اسلامی جز برپایه رای و انتخاب آزادانه شهروندان معنای وجودی و تحقق عینی نمی یابد.
عمق پیام حرکت امام حسین از مدینه تا کربلا و عاشورا تمرکز بر حق آزادگی و انتخاب انسان است، و از اینرو همه یاران امام که در کربلا زنده ماندند و یا آنانی که پس از عاشورا به این حرکت پیوستند تمام توش و توان خود را برای پیام رسانی حرکت « امام حسین و کرامت انسان » بکار بستند، و در سایه این جهاد و تلاش بوده است که واقعه عاشورا به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اسلام ثبت و آنرا به دو دوره پیشا و پسا عاشورا تقسیم کرده است و پس از گذشت سالها و قرنها همچنان می درخشد و بر عدالتخواهان و آزادگان نور و گرما و شور می بخشد. و ما اگر می خواهیم در زمره یاران و همراهان آن سرورآزادگان و سالار شهیدان باشیم باید ارزش « کرامت انسانی » خود را بشناسیم و همچون آن امام همام آنرا پاس بداریم و در هرحال تسلیم ظلم و جور و زور و ارعاب نشویم و خود را ارزان نفروشیم. و باید بدانیم عزاداری برحسین و بر سرو سینه زدن و ... بسیار آسان است اما حسینی بودن بسیار دشوار!

براي قرار دادن لوگو زير در سایت یا وبلاگ خود، كد را در قسمت (head) سايت يا وبلاگ قرار دهيد.