بخش های اصلی
خداوند در آیهای می فرماید : " او مرگ وحیات را آفرید تاامتحان کند ایشانرا که کدامیک کار نیک وبهترمی کنند. " قانون مرگ وحیات یک قاعده فراگیر وبدون استثناء در هستی است و همین نشانه اینکه کارنامه وعملکرد هر موجودی به ویژه انسانها در پروندهشان ثبت وضبط می شود و در روز حساب و در دادگاه عدل الهی باید پاسخگوباشند و متناسب با آن پاداش یا جزا داده می شوند. طبیعت هم مرگ وحیات دارد و کارنامه، وبا گردش زمین به دور خورشید این چرخه رقم می خورد و در نقطهای بنام " نوروز " این مرگ وحیات طبیعت تلاقی می کند. سالی می میرد و سالی نومتولد می شود. زمستان با همه سخت سری وسرمایش نفسهای آخر را می کشد ومی رود و بهار با همه نرم سری و سرزندگی فرا می رسد و شورحیات ونشاط سر می دهد، واین چنین است که در گذر عمر آدمی و طبیعت، " نوروز " و بهار معنا می یابد و هر " سال نو " خود فرصتی برای محاسبه کارنامه گذشته و گامی بسوی آینده می شود و در این رهگذر بنظرم مهمترین موضوع برای امثال بنده " سال نو و آینده ایران " است که بطور مختصر بدان می پردازم.
یاد آور می شوم که دغدغه داشتن جزیی از حیات و زندگی و عمل اجتماعی آدمی است وانسان بیدغدغه نمی توان یافت امادغدغههای آدمیان متفاوت است وبرای من بیش از هرچیزی دغدغه ایران داشتن اصالت دارد چرا که به عنوان یک شهروند ایرانی اینرا به نیکی می دانم که هرچه برسراین کشور بیاید خواه نا خواه بر زندگی من و همه افرادی که دل در گرو این آب و خاک دارند و درآن زندگی می کنند متاثر خواهد ساخت، والبته اینرا هم به خوبی می دانم که امروزه بدلیل پیشرفتهای فن آوری دیگر مرزهای ملی اعتبار گذشته را ندارد و سرنوشت ایران در ارتباط و پیوستگی با سپهری جهانی رقم می خورد. از این منظربزرگترین دغدغه من در آستانه " سال نو، آینده ایران " می باشد، آیندهای که سخت تیره وتار می نماید وچشم اندازچندان امیدوار کنندهای را به نمایش نمی گذارد.
در سال گذشته بدلیل بیتدبیری وسخت سری مقامات کشور در رابطه با پرونده هستهای علاوه بر اعمال تحریمهای اقتصادی وضع شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل، شاهد اعمال تحریمهای شدید اقتصادی و سیاسی یک جانبه و چند جانبه از سوی آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپا علیه کشورمان بودیم و از این ناحیه اقتصاد ایران بشدت تحت فشار قرارگرفت و وضعیت بسیار دشواری را برای زندگی عامه مردم به ویژه اقشار محروم و متوسط جامعه رقم زد. هرچند مقامات مسئولی که صدور قطعنامههای شورای امنیت را در این باره ورق پاره ایی بیش نمی خواندند و... و بر این باور بودند که اگر کشور همه کارهایش را ده سال تعطیل کند وبه فن آوری هستهای بپردازند پنجاه سال به جلو خواهد رفت و...در این سال ناچار از اعلام موثر بودن تحریمهای اعمال شده بر اقتصاد و معیشت مردم شدند اما به جرئت می توان گفت از روزی که حاکمیت تعلیق غنی سازی اورانیوم را برداشت و دولت احمدی نژاد سیاست خارجی تهاجمی را در رویارویی با کشورهای غربی در پیش گرفت عملا همه امورات کشور و به ویژه اقتصادایران را به تعلیق درآورد و از هر منظری بخواهیم کارنامه ایران را در سال ۹۱ بررسی و تحلیل کنیم جز آنکه آنرا سالی سیاه وسخت برای ایران و اکثریت ایرانیان بدانیم توصیف دیگری نمی توان کرد.اگر من واژه " اکثریت ایرانیان "را بکار بردم برای این است که اقلیتی در ایران وجود دارد که دستیابی به چرخه سوخت هستهای را باهر هزینهای خواستار است و داشتن آنرا برای کشور از نان شب واجبتر می داند واینان که مصادر قدرت و تصمیم گیری را در اختیار دارند و به نان شب هم محتاج نیستند! تلاش می کنند نشان دهند همه ایرانیان طرفدار این شعارند که انرژی هستهای حق مسلم ماست و البته به همین دلیل هم هرخواسته دیگر ایرانیان را سرکوب ومنکوب می کنند و این چنین است که کارنامه حاکمیت در عرصه سیاست داخلی هم دست کمی از عملکردش در سیاست خارجی ندارد!
بله اقتدارگرایانی که با شعار آبادگری و بهبود معیشت مردم و بردن درآمد نفت به سر سفرهها با مهندسی انتخابات مجلس ودولت را در اختیار گرفتند و از نیمه سال ۸۴ حاکمیت یکدست ویکپارچهای را در کشور مستقر کردند و تمام سیاستهایشان را بر دستیابی به دانش هستهای متمرکز و برای رسیدن بدان پرداخت هر هزینهای حتی انجام کودتای انتخاباتی سال ۸۸ را جایز دانستند ولو اینکه کشور به ویرانهای تبدیل گردد و بخش قابل توجهی از مردم در فقر بسر برند و با گرانی و بیکاری دست بگریبان باشند و...و حال با افتخار هم می گویند که تحریم اقتصادی علیه ایران کارساز نیست ومردم ما از آن ترسی ندارند و ما در شرایط شعب ابیطالب بسر نمی بریم بلکه در شرایط بدر و حنین هستیم و...بله همینها با بهره مندی از در آمد سرشارنفت وهزینه بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار دراین هشت سال نتوانسته اند هیچگونه تحول و تغییری در زندگی مردم به ویژه اقشارفقیر ومحروم و متوسط به عمل آورند وغول تورم وگرانی وبیکاری صدای نجیبترین ومحتاطترین اقشار اجتماعی را در آورده است.
بحق می توان گفت این از معجزات دولت احمدی نژاد و به تعبیری معجزه هزاره سوم است که کشور را در بهترین شرایط اقتصادی وسیاسی از دولت خاتمی تحویل بگیرد و ظرف هشت سال آنرا به این روز سیاه بنشاند و حالا هم کاسه چه کنم چه کنم بدست گرفته و به در و دیوار می زند و بگونهای ژست مخالفت با ولایت مطلقه فقیه و حامیانش را می گیرد! شاید این سرنوشت محتوم وتاریخی ما ایرانیان باشد که حاکمانمان هیچ قصد عبرت آموزی از تاریخ گذشته و تجربههای بشری و پیرامونی خود را ندارند و می خواهند هر راهی را خود تجربه کنند و البته هزینه سنگین این چنین آزمونهایی را هم خود می پردازند و هم ملت بیچاره ایران! اگرمقامات ایرانی به راندن در همین راه ادامه دهند با قطار بیترمز و دنده عقب، حتما با قطار مشابهی که از سوی مقابل می آید ودر همان ریل تصادف خواهند کرد و...و ازاینرو سال آینده را سالی بسیارسخت ودشواربرای ایران می دانم مگر خدا به حال ما رحم آورد و عقلانیتی راهبر حاکمیت ما بسوی اصلاحات و دراین مسیر انتخاباتی آزاد و رقابتی و سالم و منصفانه شود تا کشور از این مهلکه نجات یابد و راهی بسوی رشد و توسعه و سعادت یابد.
در کشوری همانند ما انتخابات ازاینرو اهمیت دارد که بطور حداقلی می تواند نظر مردم را انعکاس دهد وحاکمیت را به هوش آورد. درانتخابات آزاد بخوبی معلوم می شود که اکثریت مردم با سیاستهای خارجی وداخلی حاکمیت یکدست سر موافقت دارند یا ندارند؟ در سال نو باید این نقطه امید یعنی انتخابات را زنده نگه داشت و نگذاشت از دست رود، شاید از همین نقطه بتوان روزنی بسوی روشنایی در این وضعیت سیاه زد و فردایی بهتر آفرید. " سال نو وآینده ایران " بهم گره خورده است و همچنانکه در دعای تحویل سال آمده است : "ای زیر و روکننده قلبها و چشم ها،ای تدبیرکننده لیل ونهار،ای تغییر دهنده حال و احوال، تغییرده حال مارا به بهترین حالات " دعا می کنم که این دعا در حق ملت وکشور ایران اجابت شود. سال نو را به شما تبریک می گویم وسالی خوش برای شما وهمه ایرانیان وفارسی زبانان در هرکجای عالم هستند آرزودارم و دعا می کنم که ایران از گزند همه حوادث وبلایا در امان باشد.
منبع : جرس