بخش های اصلی
اجرای اصل ١٥ قانون اساسی توسط دولت تدبیر و امید، دستاوردی چنان عظیم برای اقوام ایرانی در پی داشته است که به جرأت میتوان ابراز کرد، این امر نیز در کفه ترازوی دیگر کارهای ریشهای دولت آقای روحانی، چنان جا خوش کرده، که تا سالهای مدید میتواند همچون اتفاقی تاریخی از آن یاد کرد. به همین منظور و در راستای روشن کردن اذهان عموم در احترام به حقوق شهروندی اقوام، به سراغ سید مصطفی تاجزاده، محقق و روزنامهنگار بزرگ اصلاحات رفتیم و با طرح سوالاتی ریشهای در این زمینه، سعی به روشنکردن هرچه بیشتر آن برای طیفهای مختلف جامعه کردیم که در ذیل به سمع و نظر مخاطبین فهیم خواهد رسید:
آقای تاجزاده، قبل از هر چیز میخواستیم نگرشتان را در مورد حقوق اقوام در ایران بدانیم؟
نظر من در مورد حقوق اقوام و مذاهب همان نظری است که قانون اساسی در مورد اقوام و مذاهب دارد که بر طبق آنهمه اقوام در ایران از حقوق یکسانی بهرهمند هستند و انتساب به هیچ قومیتی نباید مانع دستیابی شهروندان ایرانی متعلق به آن قوم به هیچیک از مناصب و مصادر باشد چه در بخش عمومی دولتی و چه در حوزه جامعه مدنی، به همین دلیل با هرگونه تنگنظری مخالفم همچنان که معتقدم از آنطرف هم تلاشهایی که عدهای معدود برای حرکتهای واگرایانه در ایران انجام میدهند محکومبه شکست است زیرا غیر از قانون اساسی، ملت ایران در طول تاریخ ثابت کرده ملتی است واحد اما متکثر و این تکثر اقوام نهتنها باعث تضعیف ایران نبوده بلکه باعث استحکام بوده و تنوع و غنای فرهنگی را در پی داشته است.
ازنظر شما حقوقی چون حق خواندن و نوشتن به زبان مادری یا ورود سیاستمداران قومی در مسائل کلان کشوری و... تابهحال در ایران از سوی هیچکدام از دولتهای سرکار آمده در جمهوری اسلامی رعایت شده است؟
بله دولتها درزمینهٔ رعایت حقوق اقوام و مذاهب باهم تفاوت دارند در دولت اصلاحات و در دولت آقای روحانی توجه ویژهای به این مسئله شد اگرچه هنوز به حدی که قانون اساسی گفته و انتظار جامعه ایرانی است جامه عمل نپوشانده و آن حقوق را بهطور کامل محقق نکرده اما جهتگیری به آن سمت است. ما در دوره اصلاحات وقتی آمدیم با موانعی مواجه بودیم که سعی کردیم آن موانع را یکی پس از دیگری برطرف کنیم: همه تلاشمان این بود که بخشهایی را ساختاری و بخشهایی را با تغییر سیاستها، برنامهها و آرمانها در درون خود دولت برطرف کنیم. برای مثال در دوره اصلاحات با تشکیل شوراها تلاش کردیم که چند اصل قانون اساسی را اجرا کنیم و از آنطرف امکان این را فراهم کنیم که مردم هر قوم و عشیرهای و هر گرایشی در هر جای ایران که هستند خودشان حاکم باشند و سرنوشت خودشان، شهر خودشان و روستای خودشان را اداره کنند و اگرچه قانون شوراها آنگونه که باید دست شوراها را برای اداره شهرها و روستاها به صورت کامل و مکمل باز نگذاشته؛ اما همین میزان مغتنم بود و ما با اجرای این مورد امکان این را فراهم کردیم که مردم در تکتک شهرها و روستاها، معتمدین و نمایندگان خود را انتخاب کنند و آنها هم شهر و روستای خود را به بهترین نحو اداره کنند.
در دولت آقای روحانی هم همین خط دنبال شده و امیدواریم که روز بهزور هم این حقوق بیشتر شود تا هیچکس در ایران احساس نکند که تعلق به قومی خاص مانع پیشرفت او در جامعه مدنی یا حتی در دولت میشود. امروز شوراهای شهر و روستا در سنندج و مهاباد همانقدر جدی و فعال هستند با منتخب خود مردم و اهالی آن شهر که در زابل و زاهدان که در اهواز و آبادان که در گرگان و ترکمنصحرا که در تبریز و اردبیل و ارومیه...
رویکرد دولت یازدهم -دولت تدبیر و امید- را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
نگرش آقای روحانی را در مصاحبه اخیرش با شبکه خبر دیدیم که هر سؤالی را صداوسیما مطرح کرد جز در مورد حقوق اقوام و آقای روحانی با صراحت تمام انتقاد کرد که چرا این بخش در سوالاتشان نیست و از اینکه اقوام باید احساس کنند که در تمام زمینههای حقوق قانونی آنها کاملاً به رسمیت شناختهشده و رعایت میشود دفاع کرد. من تصور میکنم که در دور دوم هم این امکان بیشتر فراهم میشود که دست دولت باز باشد برای اینکه بتواند در این زمینه گامهای بزرگتری را بردارد.
ازنظر شما این رویکرد در دولت دوازدهم با در نظر گرفتن روی کار آمدن هریک از جناحها از طرفی و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید از طرفی دیگر؛ به چه مرحلهای خواهد رسید؟
خواندن و نوشتن به زبان مادری نهتنها حق هر شهروندی است بلکه اساساً زیبایی ایران و زیبایی جهان به همین تنوع و تکثر است. ما ایرانیها اسلام را پذیرفتیم اما عرب نشدیم یعنی مانند مصر نشدیم که هم مسلمان شدند هم عرب، ما ازجمله زبان خود را حفظ کردیم اگرچه الفبای آن عربی شد اما هیچوقت احساس نکردیم زبان فارسی در برابر زبان عربی است و در جهت تضعیف آن یا شقه کردن مسلمانان و ایجاد شکاف و دودستگی در میان آنها کاری انجام ندادیم و برعکس زبان فارسیزبان دوم اسلام شد و توانست تحولات شگرفی در بین ایرانیان به وجود بیاورد، به گونهای که امروز ما میتوانیم از برهانهای فارسی مانند مثنوی مولانا و دیوان حافظ نام ببریم. به همین دلیل زبان کردی و هر زبان دیگری، زبان ترکی و... باید توسط ما به رسمیت شناخته شود و اصلاً احساس نکنیم که این حرکتی در جهت تضعیف زبان فارسی است و هر کس این استدلال را بیان کرد بگوییم که مگر زبان فارسی تضعیف زبان عربی است و در مقابل آن علم شده است هیچ ایرانی چنین احساسی در طول تاریخ نداشته و همچنان که هیچ ایرانی چنین احساسی نداشته که زبانهای دیگر به معنای تضعیف زبان فارسی است. این حق هر قومیتی است که در چارچوب قانون و وظیفه هر دولتی است که به جهت اینکه در قانون اساسی ذکرشده زمینههای اجرایی و تحققش را فراهم کنه و در دولت تدبیر و امید گامهای خوبی در این زمینه برداشتهشده و اساساً اتفاقاتی که در این زمینه افتاده یا در دوره اصلاحات بوده یا در دولت آقای روحانی، یعنی از عضویت در نیابت مجلس و اعزام سفیر و تعیین معاون وزیر گرفته تا تشکیل شوراها متشکل از مردم آن قوم. این کافی نیست درست این است که ما بتوانیم در آینده نزدیک وزرایی داشته باشیم بخصوص کسانیکه ممکن است از لحاظ مذهبی با اکثریت ایرانیها همسو نباشند. روشنتر بگویم ما در جامعه ایران نه تنها اقوام را داریم، بلکه صاحبان مذاهب هم باید احساس کنند که از حقوق برابری برخوردارند و در جمهوری اسلامی اصل بر شایستگی است همچنان که در دفاع مقدس اصل بر فداکاری بود و شیعه و سنی نمیشناختیم، کرد و ترک و فارس نمیدانستیم و همه همزبان و همدل از کیان ایران از استقلال ایران و یکپارچگی ملی ایران دفاع میکردیم. در دوره صلح و تقسیم و تسهیم مناصب باید همان جهتگیری ادامه پیدا کند و به سمت کامل شدن پیش برود. من به آینده ازاینجهت خوشبینم و معتقدم که هم مردم ظرفیت کامل این کار را دارند و هم دولت دیر یا زود مجبور است که به مطالبات مردم پاسخ کامل بدهد.